امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wrongdoing

ˌrɒːŋˈduːɪŋ ˈrɒŋˌduːɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خطاکاری، عمل پست و شیطنت‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wrongdoing

  1. noun A wicked act or wicked behavior
    Synonyms:
    crime evil iniquity misdeed offense misconduct sin deviltry diablerie evildoing immorality error wrongful conduct malpractice misbehavior peccancy wickedness wrong violation actus reus
  1. noun Improper, often rude behavior
    Synonyms:
    horseplay misbehavior misconduct misdoing naughtiness

ارجاع به لغت wrongdoing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrongdoing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrongdoing

لغات نزدیک wrongdoing

پیشنهاد بهبود معانی