سوءرفتار، سهلانگاری، تخلف، کوتاهی، قصور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She sued her lawyer for malpractice.
او وکیل خود را بهدلیل عملکرد اشتباه پیگرد قانونی کرد.
The hospital was sued for malpractice after a patient was given the wrong medication.
بیمارستان بهدلیل قصور پزشکی پساز تجویز داروی اشتباه، تحت پیگرد قانونی قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «malpractice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/malpractice