آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ آذر ۱۴۰۳

    Offense

    əˈfens əˈfens

    شکل جمع:

    offenses

    توضیحات:

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: offence

    معنی offense | جمله با offense

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی کار غیرقانونی، تخلف، جرم، بزه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    Drunk driving is a serious offense.

    رانندگی هنگام مستی تخلفی جدی است.

    Driving without a licence is an offence.

    رانندگی بدون گواهی‌نامه تخلف است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    It's the third time that he's been convicted of a drug offence.

    این سومین دفعه است که به‌دلیل جرم موادمخدر محکوم می‌شود.

    to commit an offense

    خطا کردن، تخلف کردن

    noun uncountable

    دلخوری، رنجش، رنجیدگی، نا‌خشنودی، توهین، اهانت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Don't take offense at my criticism!

    از انتقاد من آزرده نشو!

    When I said that I didn't mean any offense.

    وقتی که آن حرف را زدم منظورم ایجاد رنجش نبود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    No offense but your pants zipper is open!

    اهانت نباشد ولی زیپ شلوارتان باز است!

    His behavior gave great offense.

    رفتار او موجب رنجش فراوان شد.

    His behavior gave offense to everyone.

    رفتار او همه را دلخور کرد.

    noun uncountable

    ورزش حمله

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The team's offense is stronger than their defense.

    حمله‌‌ی این تیم قوی‌تر از دفاع آن‌هاست.

    Our offense did not play well.

    خط حمله‌ی ما خوب بازی نکرد.

    noun uncountable formal

    تهاجم، حمله

    the weapon of offence

    سلاح حمله

    weapons of offence

    سلاح‌های تهاجم

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد offense

    1. noun violation, trespass
      Synonyms:
      crime wrong sin transgression wrongdoing breach fault misdeed infraction trespass lapse misdemeanor delinquency peccadillo malfeasance
      Antonyms:
      obedience
    1. noun insult, displeasure
      Synonyms:
      attack assault hit harm hurt injury injustice outrage indignation affront slight snub dig slam put-down zinger aggression onslaught onset push battery mugging black eye dirty dig slap in the face left-handed compliment blitz blitzkrieg indignity
      Antonyms:
      pleasure kindness
    1. noun anger, hard feelings
      Synonyms:
      annoyance displeasure indignation resentment ire wrath fit outburst explosion flare-up tantrum scene huff pique umbrage miff needle tizzy wounded feelings conniption
      Antonyms:
      happiness pleasure

    Collocations

    give offense

    دلخور کردن، رنجاندن، گران خاطر کردن

    take offense

    دلخور شدن، رنجیدن، گران خاطر شدن

    Idioms

    offense is the best defense

    بهترین دفاع حمله است (به دشمن نباید امان داد)

    لغات هم‌خانواده offense

    • noun
      offense, offender, offensive, offensiveness
    • adjective
      offensive, offended, offending
    • verb - transitive
      offend
    • adverb
      offensively

    سوال‌های رایج offense

    شکل جمع offense چی میشه؟

    شکل جمع offense در زبان انگلیسی offenses است.

    ارجاع به لغت offense

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «offense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offense

    لغات نزدیک offense

    • - offender
    • - offending
    • - offense
    • - offense is the best defense
    • - offenseless
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.