پرخاشگری، تجاوزگری، خشونتورزی، رفتار تهاجمی، تهاجم، ستیزهجویی
His aggression towards his coworkers made the workplace uncomfortable for everyone.
پرخاش او به همکارانش محل کار را برای همه ناخوشایند کرد.
Repeated exposure to violence in media can increase aggression in children.
تماشای مکرر خشونت در رسانهها میتواند باعث افزایش رفتار تهاجمی در کودکان شود.
the German aggression against Poland
حملهی آلمان به لهستان
ورزش بازی تهاجمی، بازی هجومی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Playing with controlled aggression is key to winning in boxing.
بازی با تهاجم کنترلشده، کلید پیروزی در بوکس است.
Their lack of aggression in the final minutes cost them the match.
کمبود تهاجم آنها در دقایق پایانی باعث شد بازی را ببازند.
جنگ تهاجمی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «aggression» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aggression