مخالفت، خصومت، هماوری، اصل مخالف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A mother who feels antagonism towards her children.
مادری که نسبت به فرزندانش احساس خصومت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «antagonism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antagonism