گذشتهی ساده:
accordedشکل سوم:
accordedسومشخص مفرد:
accordsوجه وصفی حال:
accordingشکل جمع:
accordsحقوق توافقنامه، پیمان، معاهده، قرارداد، موافقتنامه، عهدنامه، تفاهمنامه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
The trade accord between the two countries will boost their economies.
قرارداد تجاری میان دو کشور، اقتصاد آنها را تقویت خواهد کرد.
A cultural accord was reached to promote mutual understanding.
تفاهمنامهی فرهنگیای برای گسترش درک متقابل به امضا رسید.
They gave money on their own accord.
آنها بنا به خواستهی خودشان پول اهدا کردند.
اعطا کردن، بخشیدن، احترام نهادن، گرامی داشتن، مورد احترام قرار دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The soldiers were accorded great respect by the local people.
سربازان از سوی مردم محلی مورد احترام زیادی قرار گرفتند.
Such privileges are accorded only to senior members of the organization.
چنین امتیازهایی فقط به اعضای ارشد سازمان اعطا میشود.
He was accorded much courtesy.
به او احترام زیادی گذاشتند.
His behaviour does not accord with his words.
رفتارش با حرفهایش جور در نمیآید.
(بر) طبق، به پیروی از
به میل خود، داوطلبانه، بنا به خواسته خود
توافقهای کمپ دیوید
به توافق رسیدن
متفقاً، به اتفاق، با هم، جملگی، یکدل و یکزبان
با یکدلی
گذشتهی ساده accord در زبان انگلیسی accorded است.
شکل سوم accord در زبان انگلیسی accorded است.
شکل جمع accord در زبان انگلیسی accords است.
وجه وصفی حال accord در زبان انگلیسی according است.
سومشخص مفرد accord در زبان انگلیسی accords است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accord» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accord