گذشتهی ساده:
accededشکل سوم:
accededسومشخص مفرد:
accedesوجه وصفی حال:
accedingدست یافتن، رسیدن، راه یافتن، نائل شدن، نزدیک شدن، موافقت کردن، رضایت دادن، تن در دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He acceded to the governorship.
او به مقام فرمانداری رسید.
He acceded to their request.
به درخواست آنها تن در داد.
They were invited to accede to the treaty.
از آنها دعوت شد که به قرارداد بپیوندند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «accede» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accede