اجازه دادن، موافقت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The manager gave the go-ahead for the project.
مدیر برای پروژه اجازه داد (موافقت کرد).
We're waiting for the government to give the go-ahead.
ما منتظر هستیم تا دولت اجازه دهد (موافقت کند).
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «give the go-ahead» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/give-the-go-ahead