فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Deny

dɪˈnaɪ dɪˈnaɪ

گذشته‌ی ساده:

denied

شکل سوم:

denied

سوم‌شخص مفرد:

denies

وجه وصفی حال:

denying

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2

حاشا کردن، انکار کردن، رد کردن، تکذیب کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

He denies all of their accusations.

او تمام اتهامات آن‌ها را انکار می‌کند.

Don't deny it, you were the one who broke the cup!

حاشا نکن! تو بودی که فنجان را شکستی!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There is no denying the fact that ...

این حقیقت غیرقابل انکار است که ...

One of Christ's disciples denied him three times.

یکی از حواریون عیسی سه بار او را تکذیب کرد.

He denied his own signature.

او زیر امضای خود زد.

verb - transitive

رد کردن، نپذیرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She denied her own kin.

او خویشان خود را طرد کرد.

We were denied entrance to the hall.

ما را به تالار راه ندادند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They are being denied the opportunity to grow as normal children.

به آن‌ها این فرصت داده نمی‌شود مثل بچه‌های دیگر از رشد طبیعی برخوردار باشند.

He gave to strangers what he denied to his own parents.

او آنچه را که از والدین خود دریغ می‌کرد، به غریبه‌ها می‌بخشید.

It is hard to deny an eager child.

جواب رد دادن به کودک مشتاق کار مشکلی است.

The commander denied his request.

فرمانده درخواست او را رد کرد.

The widow had denied herself any fun in life.

بیوه زن هرگونه خوشی را در زندگی به خود حرام کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deny

  1. verb disagree, renounce, decline
    Synonyms:
    disagree reject refuse oppose decline disown discard disavow contradict disallow disclaim rebut controvert gainsay nullify negative invalidate repudiate revoke recant abjure abnegate
    Antonyms:
    agree allow admit acknowledge concede affirm

Collocations

deny oneself (something)

(چیزی را) به خود حرام کردن، به خود اجازه ندادن

لغات هم‌خانواده deny

  • verb - transitive
    deny

ارجاع به لغت deny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deny

لغات نزدیک deny

پیشنهاد بهبود معانی