آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ شهریور ۱۴۰۴

    Admissible

    ədˈmɪsəbl ədˈmɪsəbl

    صفت تفضیلی:

    more admissible

    صفت عالی:

    most admissible

    معنی admissible | جمله با admissible

    adjective

    قابل‌قبول، قابل‌تصدیق، پذیرفتنی، روا، مجاز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    admissible evidence

    شواهد قابل قبول

    Your excuse is not admissible.

    عذر شما موجه نیست.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد admissible

    1. adjective able or deserving of consideration; allowable
      Synonyms:
      reasonable appropriate suitable acceptable fair right just proper relevant fitting legal lawful legitimate permissible permitted allowed tolerable okay possible likely probable warranted applicable pertinent justifiable rational licit passable not impossible not unlikely concedable worthy
      Antonyms:
      wrong unfair unjust unsuitable irrelevant inapplicable illegitimate inadmissible

    سوال‌های رایج admissible

    صفت تفضیلی admissible چی میشه؟

    صفت تفضیلی admissible در زبان انگلیسی more admissible است.

    صفت عالی admissible چی میشه؟

    صفت عالی admissible در زبان انگلیسی most admissible است.

    معنی admissible به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی Admissible در زبان فارسی به «قابل پذیرش» یا «قابل‌ قبول» ترجمه می‌شود.

    کلمه‌ی Admissible در زبان فارسی به قابل پذیرش ترجمه می‌شود و به چیزی اشاره دارد که مطابق معیارها، شرایط یا قوانین مشخص، پذیرفته یا مجاز است. این واژه در حوزه‌های مختلف علمی، آموزشی، حقوقی و حتی روزمره کاربرد دارد و معنای عمومی آن نشان‌دهنده‌ی انطباق با استانداردها و قابلیت تأیید شدن است.

    در علوم رسمی مانند ریاضیات و منطق، admissible معمولاً برای نشان دادن حالت یا شرطی به کار می‌رود که می‌تواند بدون ایجاد تناقض یا خطا در یک سیستم پذیرفته شود. به عنوان مثال، در نظریه‌ی بازی‌ها یا الگوریتم‌ها، یک راه‌حل admissible به راه‌حلی گفته می‌شود که با معیارهای تعریف‌شده همخوانی دارد و می‌تواند در تصمیم‌گیری یا پردازش مورد استفاده قرار گیرد. این کاربردها نشان می‌دهد که مفهوم قابل پذیرش همواره با دقت و سازگاری در چارچوب مشخص مرتبط است.

    در زبان روزمره، واژه‌ی admissible به شرایط یا رفتارهایی اشاره دارد که قابل قبول یا مورد تأیید هستند. به عنوان نمونه، در یک آزمون یا رقابت، پاسخ admissible پاسخی است که معیارهای علمی یا آموزشی مورد نظر را رعایت کرده و بنابراین قابل قبول است. این معنا باعث می‌شود که این اصطلاح هم کاربرد عملی داشته باشد و هم بیانگر ارزیابی دقیق و منظم باشد.

    همچنین در کاربردهای حرفه‌ای و قانونی، admissible به مدارک، شواهد یا اطلاعاتی اطلاق می‌شود که توسط قوانین یا مقررات پذیرفته شده‌اند. به این ترتیب، اطلاعات admissible می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و اثر قانونی یا تأثیر عملی داشته باشد، در حالی که اطلاعات غیرقابل پذیرش ممکن است نادیده گرفته شوند یا معتبر شناخته نشوند.

    اهمیت مفهوم admissible در توانایی تشخیص و انتخاب موارد معتبر و قابل قبول نهفته است. این واژه نشان می‌دهد که برای هر سیستم، فرآیند یا محیطی، معیارهای مشخصی برای پذیرش وجود دارد و رعایت آن‌ها منجر به اعتبار و پذیرش می‌شود. درک این مفهوم، چه در علوم فنی و چه در زندگی روزمره، به ایجاد نظم، ارزیابی صحیح و تصمیم‌گیری منطقی کمک می‌کند و چارچوبی برای سنجش و مقایسه فراهم می‌آورد.

    ارجاع به لغت admissible

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «admissible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admissible

    لغات نزدیک admissible

    • - admiringly
    • - admissibility
    • - admissible
    • - admissibll
    • - admission
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.