صفت تفضیلی:
more reasonableصفت عالی:
most reasonableمعقول، مستدل، منطقی، عاقل، خردمند، مدبر، با دلیل، قادر به استدلال، اندیشگر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is a reasonable man.
او مردی منطقی است.
We live at a reasonable distance from the hospital.
ما در فاصلهی قابلقبولی از بیمارستان زندگی میکنیم.
Man is a reasonable creature.
انسان موجودی اندیشگر است.
reasonable doubt
شک منطقی
reasonable prices
قیمتهای منطقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reasonable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reasonable