شکل نوشتاری دیگر این لغت: well advised
سنجیده، عاقلانه، خردمندانه، معقول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Taking a well-advised approach to investing can help minimize risk.
اتخاذ رویکردی سنجیده برای سرمایهگذاری میتواند به به حداقل رساندن ریسک کمک کند.
The well advised strategy for the team was to focus on defense and counter-attacks.
استراتژی معقول این تیم تمرکز روی دفاع و ضد حملات بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well-advised» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-advised