سومشخص مفرد:
advisesوجه وصفی حال:
advisingسنجیده، حسابشده (عمل و اقدام و برنامه و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The advised decision was based on careful research and consideration.
این تصمیم سنجیده بر اساس تحقیق و بررسی دقیق بود.
The advised decision to invest in stocks led to significant financial gains.
تصمیم حسابشده برای سرمایهگذاری در بازار سهام منجر به سود مالی قابلتوجهی شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «advised» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advised