صفت تفضیلی:
more advisableصفت عالی:
most advisableمقتضی، مصلحتی، مقرون بهصلاح، قابل توصیه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It is advisable to call them on the phone before we go.
بهتر است (صلاح این است که) قبل از رفتن به آنها تلفن بزنیم.
They discussed the advisability of buying a house.
آنها مصلحت (بودن) خرید منزل را مورد بحث قرار دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «advisable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advisable