شکل جمع:
advicesپند، نصیحت، اندرز، رایزنی، صوابدید، مشورت، مصلحت، نظر، عقیده، آگاهی، خبر، اطلاع
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
diplomatic advices
مصلحتهای سیاسی
They went to a lawyer for advice.
برای مشورت نزد وکیل رفتند.
The girl did not follow her mother's advice.
دختر به نصیحت مادرش عمل نکرد.
What is your advice?
تو چه صلاح میدانی؟
نصیحت، توصیه، تذکر، اخطار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «advice» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advice