فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Exhortation

ˌegˌzɔːrˈteɪʃn̩ ˌeksɔːˈteɪʃn̩

شکل جمع:

exhortations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable formal

ترغیب پرشور، تشویق جدی، سفارش مؤکد، توصیه‌ی قاطع، اصرار شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Despite the coach’s exhortation to keep going, the players gave up halfway through the game.

باوجود تشویق‌های جدی مربی برای ادامه دادن، بازیکنان در میانه‌ی بازی تسلیم شدند.

Exhortations from family and friends finally convinced her to seek help.

اصرارهای شدید خانواده و دوستان سرانجام او را قانع کرد که کمک بگیرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The teacher’s exhortation to study harder was ignored by many students.

توصیه‌ی جدی معلم به مطالعه‌ی بیشتر، توسط بسیاری از دانش‌آموزان نادیده گرفته شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exhortation

  1. noun a strong urging or encouragement to do something
    Synonyms:
    advice caution encouragement persuasion counsel admonition urging entreaty bidding enjoinder lecture preaching sermon instigation incitement beseeching goading

ارجاع به لغت exhortation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exhortation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exhortation

لغات نزدیک exhortation

پیشنهاد بهبود معانی