فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Entreaty

ɪnˈtriːti ɪnˈtriːti

معنی و نمونه‌جمله

noun

التماس، درخواست، خواهش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

If entreaty fails I will resort to threats.

اگر تمنا اثر نکند به تهدید متوسل خواهم شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد entreaty

  1. noun plea
    Synonyms:
    request appeal application petition prayer suit supplication imploration imprecation
    Antonyms:
    demand command answer

ارجاع به لغت entreaty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entreaty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entreaty

لغات نزدیک entreaty

پیشنهاد بهبود معانی