گذشتهی ساده:
petitionedشکل سوم:
petitionedسومشخص مفرد:
petitionsوجه وصفی حال:
petitioningشکل جمع:
petitionsدادخواست، عرضحال، عریضه، تظلم، دادخواهی کردن، درخواست کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a petition for a hearing
درخواست رسیدگی در دادگاه
Will you sign our petition against cruelty to animals?
آیا عرضحال ما را علیه ظلم به حیوانات امضا خواهی کرد؟
to grant a petition
خواهش رسمی را برآوردن
He petitioned to have his job changed.
درخواست کرد که شغل او عوض شود.
Citizens have the right to petition the government.
شهروندان حق دارند از دولت دادخواهی کنند.
to petition for a divorce
درخواست طلاق دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «petition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/petition