امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Memorial

məˈmɔːriəl məˈmɔːriəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective C2
یادگار، یادبود، لوحه یادبود، وابسته به حافظه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- memorial stamps
- تمبرهای یاد بود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد memorial

  1. adjective commemorative
    Synonyms:
    canonizing celebrative commemoratory consecrating consecrative dedicatory deifying enshrining in tribute memorializing monumental remembering
    Antonyms:
    abusive dishonorable
  1. noun monument, testimonial in honor, praise
    Synonyms:
    cairn ceremony column headstone inscription keepsake mausoleum memento monolith obelisk pillar plaque record relic remembrance reminder shaft slab souvenir statue stele tablet token tombstone trophy

لغات هم‌خانواده memorial

ارجاع به لغت memorial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «memorial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/memorial

لغات نزدیک memorial

پیشنهاد بهبود معانی