آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ اسفند ۱۴۰۳

    Trophy

    ˈtroʊfi ˈtrəʊfi

    شکل جمع:

    trophies

    معنی trophy | جمله با trophy

    noun countable B2

    جایزه، تندیس، جام (قهرمانی)

    trophy, جایزه، تندیس، جام (قهرمانی)
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    The old athlete's trophies were on the shelves.

    جایزه‌های ورزشکار پیر روی طاقچه‌ها قرار داشتند.

    He placed the trophy on the shelf as a reminder of his hard work.

    او جام را روی قفسه گذاشت تا یادآور سخت‌کوشی‌اش باشد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The school awards a trophy to the best student each year.

    مدرسه هر سال به بهترین دانش‌آموز تندیس می‌دهد.

    noun countable

    نشان پیروزی، غنیمت، یادگاری (از جنگ یا شکار)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    The animal head was a trophy from his hunting expeditions.

    سر حیوان، یادگاری از سفرهای شکار او بود.

    The stolen jewels were a trophy for the thieves.

    جواهرات دزدیده‌شده غنیمتی برای دزدان بودند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He considered the land a trophy of his conquests.

    او آن سرزمین را نشان پیروزی فتوحات خود می‌دانست.

    adjective

    نمادین، تجملاتی، نمایشی (اشخاص یا اموالی که به دست آوردنشان نشانی از موفقیت یا موقعیت اجتماعی فرد است)

    The company acquired the building as a trophy asset.

    شرکت، ساختمان را به‌عنوان دارایی نمادین به دست آورد.

    He wanted a trophy wife to show off his wealth.

    او همسر نمایشی‌ای می‌خواست تا ثروت خود را به نمایش بگذارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They collect trophy antiques to impress their guests.

    آن‌ها عتیقه‌های تجملاتی را جمع می‌کنند تا مهمانان خود را تحت‌تأثیر قرار دهند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد trophy

    1. noun a memento received as a symbol of excellence or victory
      Synonyms:
      prize award medal citation cup memorial crown memento ribbon accolade decoration booty honor keepsake laurel reward souvenir
    1. noun something that causes one to remember
      Synonyms:
      keepsake memento remembrance reminder souvenir token
    1. noun physical award
      Synonyms:
      prize award medal decoration keepsake souvenir token memento reminder citation ribbon booty spoils gold cup crown laurels palm blue ribbon gold star guerdon memorial

    Collocations

    win a trophy

    بردن جام/ جایزه

    سوال‌های رایج trophy

    معنی trophy به فارسی چی میشه؟

    کلمه "trophy" به زبان فارسی به معنای "جایزه" یا "نشان پیروزی" است. این واژه از ریشه زبان یونانی نشأت گرفته و به طور کلی به شیء یا نمادی اطلاق می‌شود که به عنوان تقدیر و تشکر از دستاوردها یا موفقیت‌ها به فرد یا گروهی اهدا می‌شود. در ادامه به بررسی معانی، کاربردها و نکات جالب مرتبط با این واژه می‌پردازیم.

    معانی و کاربردها

    1. جایزه: در بسیاری از رقابت‌ها و مسابقات، از جمله ورزش، هنر و علم، برندگان جوایزی دریافت می‌کنند که معمولاً به شکل تروفی است. این جوایز به عنوان نمادی از موفقیت و تلاش فردی یا گروهی در نظر گرفته می‌شوند.

    2. نشان پیروزی: تروفی‌ها معمولاً نشان‌دهنده پیروزی در یک مسابقه یا رقابت هستند. به عنوان مثال، در مسابقات ورزشی، تیم یا فردی که به مقام اول دست پیدا می‌کند، تروفی دریافت می‌کند که نمادی از برتری و موفقیت اوست.

    3. یادبود: تروفی‌ها می‌توانند به عنوان یادبودی از یک دستاورد خاص نیز عمل کنند. برخی افراد تروفی‌های خود را به عنوان یادگاری از دوران موفقیت یا تجربه‌های خاص خود نگه می‌دارند.

    نکات جالب

    1. تاریخچه: تاریخچه تروفی‌ها به دوران باستان برمی‌گردد. در زمان‌های قدیم، جنگجویان و قهرمانان از غنایم جنگی یا اشیاء قیمتی به عنوان تروفی استفاده می‌کردند. به مرور زمان، این مفهوم به جوایز ورزشی و فرهنگی تبدیل شد.

    2. انواع تروفی‌ها: تروفی‌ها اشکال و اندازه‌های مختلفی دارند. برخی از آن‌ها دارای طراحی‌های پیچیده بوده و از موادی چون طلا، نقره یا برنج ساخته می‌شوند. همچنین، برخی تروفی‌ها به شکل مجسمه‌های کوچک یا نشان‌های سینه طراحی می‌شوند.

    3. تروفی‌های خاص: برخی از تروفی‌ها به دلیل طراحی خاص یا تاریخچه منحصر به فردشان مشهور هستند. به عنوان مثال، تروفی جام جهانی فوتبال (FIFA World Cup Trophy) به عنوان یکی از باارزش‌ترین و شناخته‌شده‌ترین تروفی‌های ورزشی در جهان شناخته می‌شود.

    4. تأثیر روانی: دریافت یک تروفی می‌تواند تأثیر مثبتی بر روحیه فرد یا تیم داشته باشد. این جوایز نه تنها به عنوان نشانه‌ای از موفقیت، بلکه به عنوان انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر در آینده عمل می‌کنند.

    5. تروفی‌های مجازی: با پیشرفت فناوری و گسترش بازی‌های ویدئویی، مفهوم تروفی به فضای دیجیتال نیز راه یافته است. در این بازی‌ها، کاربران می‌توانند با انجام کارهای خاص، تروفی‌های مجازی کسب کنند که به عنوان نشانه‌ای از مهارت و پیشرفت در بازی محسوب می‌شوند.

    شکل جمع trophy چی میشه؟

    شکل جمع trophy در زبان انگلیسی trophies است.

    ارجاع به لغت trophy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trophy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trophy

    لغات نزدیک trophy

    • - trophoplasmic
    • - trophoplasmotic
    • - trophy
    • - tropic
    • - tropic bird
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.