گذشتهی ساده:
cuppedشکل سوم:
cuppedسومشخص مفرد:
cupsوجه وصفی حال:
cuppingشکل جمع:
cupsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیوان مقوایی، لیوان کاغذی
(قدیمی - عامیانه) مست، ساغر زده
(برای فردی) محبوب نبودن، راستِکار نبودن، به طبع نخوردن، موردعلاقه نبودن، دلخواه و موردپسند نبودن، باب میل نبودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cup