با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cup

kʌp kʌp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cupped
  • شکل سوم:

    cupped
  • سوم شخص مفرد:

    cups
  • وجه وصفی حال:

    cupping
  • شکل جمع:

    cups

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A1
    فنجان، پیاله، جام، ساغر
    • - a cup of coffee
    • - یک فنجان قهوه
    • - cup and saucer
    • - فنجان و نعلبکی
    • - a teacup
    • - استکان
    • - He drank the second cup too.
    • - او (محتویات) فنجان دوم را هم خورد.
    • - To make the cake, you will need two cups of flour and one cup of milk.
    • - برای درست کردن کیک دو فنجان آرد و یک فنجان شیر لازم خواهی داشت.
    • - a cup race for sailboats
    • - مسابقه‌ی جام قهرمانی ویژه‌ی قایق‌های بادی
    • - world cup
    • - جام جهانی
    • - a cup of wine
    • - یک گیلاس شراب
    • - a soup cup
    • - پیاله‌ی سوپ‌خوری
    • - His cup of happiness was brimful.
    • - جام سعادتش لبریز بود.
    • - She wears a D cup (bra).
    • - اندازه‌ی پستان‌بند او D است.
    • - to cup water from a stream
    • - با فنجان آب از جوی برداشتن
    • - The child drank water from his mother's cupped hand.
    • - کودک از دست (پیاله کرده‌ی) مادرش آب نوشید.
    • - She drank a second glass of fruit cup.
    • - او لیوان دوم معجون آب میوه را نوشید.
    • - Reading is not his cup of tea.
    • - خواندن را دوست ندارد.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun
    جام قهرمانی، گلدان جایزه مسابقات
  • noun
    ( cupu ) ناو
  • verb - transitive
    خون گرفتن، حجامت کردن
  • verb - transitive
    به‌شکل فنجان در آوردن، فنجان گذاشتن، بادکش کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cup

  1. noun container for drinking
    Synonyms: beaker, bowl, cannikin, chalice, cupful, demitasse, draught, drink, goblet, grail, mug, potion, stein, taster, teacup, tumbler, vessel

Collocations

  • paper cup

    لیوان مقوایی، لیوان کاغذی

Idioms

  • in one's cups

    (قدیمی - عامیانه) مست، ساغر زده

  • somebody's cup of tea

    سوگلی، محبوب، مورد علاقه، محبوب کسی، دلخواه کسی، مورد علاقه‌ی کسی

ارجاع به لغت cup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cup

لغات نزدیک cup

پیشنهاد بهبود معانی