شکل جمع:
vesselsآوند، کشتی، مجرا، رگ، بشقاب، ظرف، هر نوع مجرا یا لوله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
silver vessels of various seizes
ظروف نقره به اندازههای مختلف
He placed a large copper vessel over the fire.
یک ظرف مسی بزرگ را روی آتش قرار داد.
a vessel of wrath
مورد خشم
a fishing vessel
کشتی ماهیگیری
different kinds of cargo vessels
انواع مختلف کشتیهای باری
a blood vessel
رگ خون
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vessel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vessel