امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Steamer

    ˈstiːmər ˈstiːmə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    کشتی بخار، ماشین بخار، دیگ بخارپز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a steamship
    - کشتی بخار
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد steamer

    1. noun A ship powered by one or more steam engines
      Synonyms:
      steamship boat soft-shell clam steamboat ship liner clam paddleboat steamer clam long-neck clam
    1. noun An edible clam with thin oval-shaped shell found in coastal regions of the United States and Europe
      Synonyms:
      soft-shell clam steamer clam long-neck clam Mya arenaria
    1. verb Travel by means of steam power
      Synonyms:
      steam

    لغات هم‌خانواده steamer

    • verb - transitive
      steam

    ارجاع به لغت steamer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «steamer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/steamer

    لغات نزدیک steamer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return