آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Clam

klæm klæm

شکل جمع:

clams

معنی clam

noun adverb

حلزون دوکپه‌ای یا صدف خوراکی از جنس pecten ، گوشت صدف، به چنگال گرفتن، محکم گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clam

  1. noun bivalve living in ocean
    Synonyms:

Phrasal verbs

clam up

کم حرف زدن، حرف نزدن، از گفتن خودداری کردن

Collocations

clam chowder

سوپ گوشت صدف

Idioms

shut up like a clam

(عامیانه) ناگهان از سخن باز ایستادن، از گفتن خودداری کردن

سوال‌های رایج clam

شکل جمع clam چی میشه؟

شکل جمع clam در زبان انگلیسی clams است.

ارجاع به لغت clam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clam

لغات نزدیک clam

پیشنهاد بهبود معانی