امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Steamy

ˈstiːmi ˈstiːmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
شبیه بخار، دارای بخار مه‌آلود، تحریک‌شده، پرحرارت، پر‌بخار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- steamy weather
- هوای گرم و مرطوب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد steamy

  1. adjective Giving off vapors
    Synonyms:
    vaporous gaseous evaporating
  1. adjective Misty
    Synonyms:
    hazy fogged steaming humid muggy clouded sticky
  1. adjective Erotic
    Synonyms:
    lewd pornographic aroused purple randy ruttish turned-on

لغات هم‌خانواده steamy

  • adjective
    steamy
  • verb - transitive
    steam

ارجاع به لغت steamy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steamy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/steamy

لغات نزدیک steamy

پیشنهاد بهبود معانی