آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۴

    Dispenser

    dɪˈspensər dɪˈspensə

    معنی dispenser | جمله با dispenser

    noun countable

    دستگاه پخش، پخش‌کننده، جا، مخزن (دستگاه یا محفظه‌ای که می‌توان از آن نوشیدنی و پول و غیره گرفت)

    The soap dispenser in the bathroom was empty, so I had to refill it.

    مخزن صابون حمام خالی بود بنابراین مجبور شدم دوباره آن را پر کنم.

    a paper cup dispenser

    دستگاه پخش لیوان کاغذی

    noun countable

    نسخه‌پیچ (داروخانه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The dispenser was knowledgeable about different types of medications and their potential side effects.

    نسخه‌پیچ در مورد انواع مختلف داروها و عوارض جانبی احتمالی آن‌ها آگاه بود.

    The dispenser at the pharmacy carefully measured out the correct dosage of medication for the patient.

    نسخه‌پیچ داروخانه دوز صحیح دارو را با دقت به بیمار نشان داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dispenser

    1. noun a distributor
      Synonyms:
      dealer allocator divider
    1. noun a device that dispenses something
      Synonyms:
      machine vendor automat vending-machine soap dispenser tapper spray-can squeeze bottle spray-gun paint gun beer keg gum candy cigarette soda coffee cold drink Coke (trademark) aerosol spray /etc

    سوال‌های رایج dispenser

    معنی dispenser به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «dispenser» در زبان فارسی به «پخش‌کننده» یا «توزیع‌کننده» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً به دستگاه یا ابزاری اطلاق می‌شود که برای ارائه یا توزیع منظم یک ماده، محصول یا وسیله به کار می‌رود. دستگاه‌های dispenser در زمینه‌های مختلف، از صنایع غذایی گرفته تا دارویی و بهداشتی، نقش مهمی در تسهیل دسترسی به مواد و کنترل مصرف دارند.

    در زندگی روزمره، dispenser‌ها کاربردهای متنوعی دارند. به عنوان مثال، دستگاه‌های پخش‌کننده‌ی آب یا نوشیدنی در محل کار، مدارس و مکان‌های عمومی امکان دسترسی سریع و بهداشتی به مایعات را فراهم می‌کنند. همچنین، دستگاه‌های پخش‌کننده‌ی صابون، ژل ضدعفونی یا دستمال کاغذی در سرویس‌های بهداشتی و بیمارستان‌ها باعث کاهش تماس مستقیم افراد با منبع ماده و افزایش بهداشت می‌شوند.

    در صنعت و تجارت نیز dispenser‌ها برای کنترل میزان مصرف مواد بسیار کاربرد دارند. به عنوان مثال، در کارخانه‌ها و آزمایشگاه‌ها، dispenser‌ها برای اندازه‌گیری دقیق مایعات، مواد شیمیایی یا حتی قطعات کوچک استفاده می‌شوند. این ابزارها به کاهش هدررفت مواد، افزایش دقت در تولید و ایمنی بیشتر کمک می‌کنند و فرآیندها را سریع‌تر و کارآمدتر می‌سازند.

    از نظر طراحی، dispenser‌ها می‌توانند ساده یا پیچیده باشند و بر اساس نوع ماده‌ای که پخش می‌کنند، امکانات مختلفی ارائه دهند. برخی دارای حسگرهای خودکار هستند که با نزدیک شدن دست یا ظرف، ماده را به صورت خودکار آزاد می‌کنند، در حالی که برخی دیگر به صورت دستی و با فشار دست یا فشردن اهرم عمل می‌کنند. این تنوع طراحی، کاربری dispenser‌ها را در محیط‌های مختلف بهینه کرده است.

    dispenser‌ها نه تنها ابزارهای عملی و کارآمد هستند، بلکه نشان‌دهنده‌ی اهمیت نظم، دقت و بهداشت در زندگی روزمره و صنعتی انسان هستند. آن‌ها کمک می‌کنند تا مواد به شکل کنترل‌شده و بهداشتی توزیع شوند و در عین حال، مصرف‌کننده تجربه‌ای راحت و مطمئن از استفاده داشته باشد. به این ترتیب، «dispenser» ابزاری است که با افزایش کارایی و سهولت دسترسی، نقش قابل توجهی در زندگی مدرن ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت dispenser

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dispenser» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dispenser

    لغات نزدیک dispenser

    • - dispense with
    • - dispense with (somebody or something)
    • - dispenser
    • - dispeople
    • - dispermous
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.