امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Soda

    ˈsoʊdə ˈsəʊdə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      sodas

    معنی‌ها

    noun countable
    لیموناد، نوشابه، آب گازدار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun
    شیمی قلیا، جوش شیرین، کربنات سدیم link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

    مشاهده
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد soda

    1. noun a sweet drink containing carbonated water and flavoring
      Synonyms:
      drink beverage soda soda-pop soft-drink cola pop tonic mixer seltzer carbonated-water soda-water fizz fizzy-water mineral-water sodium-carbonate soda-ash washing-soda sal-soda

    ارجاع به لغت soda

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «soda» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soda

    لغات نزدیک soda

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه