فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tonic

ˈtɑːnɪk ˈtɒnɪk

شکل جمع:

tonics

توضیحات:

همچنین می‌توان از quinine water به‌ جای tonic استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

نیروبخش، مقوی، صدایی، آهنگی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The tonic air of Towchal increased my appetite.

هوای فرح‌بخش توچال اشتهای مرا زیاد کرد.

Seeing Mehri at that moment was a tonic for me.

دیدن مهری در آن لحظه برایم نیروبخش بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Ginseng is an oriental tonic.

جینسنگ یک داروی مقوی خاور دور است.

a heart tonic

داروی مقوی قلب

Chinese is a tonic language.

چینی یک زبان نواختی است.

gin and tonic

جین و آب گازدار

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tonic

  1. noun restorative drink, medicine
    Synonyms:
    medicine drug stimulant restorative boost pick-me-up pickup bracer invigorator refresher shot in the arm livener conditioner strengthener analeptic cordial fillip roborant

ارجاع به لغت tonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tonic

لغات نزدیک tonic

پیشنهاد بهبود معانی