شکل جمع:
tonicsهمچنین میتوان از quinine water به جای tonic استفاده کرد.
نیروبخش، مقوی، صدایی، آهنگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tonic air of Towchal increased my appetite.
هوای فرحبخش توچال اشتهای مرا زیاد کرد.
Seeing Mehri at that moment was a tonic for me.
دیدن مهری در آن لحظه برایم نیروبخش بود.
Ginseng is an oriental tonic.
جینسنگ یک داروی مقوی خاور دور است.
a heart tonic
داروی مقوی قلب
Chinese is a tonic language.
چینی یک زبان نواختی است.
gin and tonic
جین و آب گازدار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tonic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tonic