خطر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ریسک، مخاطره، تهدید
  • فونتیک فارسی

    khatar
  • اسم
    danger, peril, risk, hazard, jeopardy, fear, threat, unsafety, imperilment, pitfall, gamble, menace, trouble, long shot
    • - استیلای ناپلئون بر اروپا منافع بریتانیا را به خطر افکند.

    • - Napoleon's ascendency in Europe endangered Britain's interests.
    • - بی‌اعتنا به خطر

    • - unmindful of danger
    • - همیشه این خطر وجود دارد که نسل بشر با سلاح اتمی نابود شود.

    • - There is always the danger that the human race may be atomized.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خطر

ارجاع به لغت خطر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خطر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خطر

لغات نزدیک خطر

پیشنهاد بهبود معانی