threat, menace, commination, intimidation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نامه پر بود از شکوه و تهدید.
The letter was brimful of complaints and threats.
اگر تمنا اثر نکند به تهدید متوسل خواهم شد.
If entreaty fails I will resort to threats.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تهدید» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تهدید