آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

هول به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / hol /

haste, hurry, rush, dither, dash, agitation, fidgetyness, harum-scarum, helter-skelter, panic

haste

hurry

rush

dither

dash

agitation

fidgetyness

harum-scarum

helter-skelter

panic

شتاب

هول گاهی باعث بی‌دقتی می‌شود.

Haste makes people careless sometimes.

در هول رفتن، کلیدهایش را فراموش کرد.

In the hurry of leaving, he forgot his keys.

اسم
فونتیک فارسی / hol /

fear, dread, fright, awe, fearfulness, dismay, trepidation, apprehension, angst, anguish

fear

dread

fright

awe

fearfulness

dismay

trepidation

apprehension

angst

anguish

ترس، خوف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

قبل‌از ورود به اتاق تاریک، ناگهان هول به سراغش آمد.

She felt a sudden dread before entering the dark room.

هول او وقتی که عنکبوت را دید، واضح بود.

Her fear was obvious when she saw the spider.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هول

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
شتاب شتابزدگی عجله

ارجاع به لغت هول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هول

لغات نزدیک هول

پیشنهاد بهبود معانی