تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- با شتاب موی خود را برس میزد.
- با شتاب حسابشده
- با شتاب از جایی خارج شدن
- او با شتاب تمام در را بست.
- مبارزهی (انتخاباتی) او شتاب بیشتری به خود گرفت.
- شتاب زیاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شتاب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شتاب