منصفانه، عادلانه، برابر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Equitable distribution of resources can reduce social tensions.
توزیع عادلانهی منابع میتواند تنشهای اجتماعی را کاهش دهد.
The teacher aimed to be equitable in grading all the students.
معلم تلاش کرد در ارزیابی همهی دانشآموزان منصف باشد.
an equitable price
قیمت عادلانه
equitable treatment
رفتار منصفانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equitable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equitable