صفت تفضیلی:
more proportionateصفت عالی:
most proportionateمتناسب، درخور، جور، هماهنگ، مطابق
supply proportionate to demand
عرضهی متناسب با تقاضا
The amount of food provided at the party was proportionate to the number of guests.
مقدار غذای تهیهشده در مهمانی متناسب با تعداد مهمانان بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «proportionate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proportionate