گذشتهی ساده:
equaledشکل سوم:
equaledسومشخص مفرد:
equalsوجه وصفی حال:
equalingشکل جمع:
equalsصفت تفضیلی:
more equalصفت عالی:
most equalهم اندازه، برابر، مساوی، هم پایه، هم رتبه، شبیه، یکسان، همانند، همگن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
equal pay for equal work
مزد برابر برای کار برابر
equal opportunities for everyone
فرصتهای یکسان برای همه
to divide into equal parts
به بخشهای مساوی تقسیم کردن
we are equal in height.
ما همقد هستیم.
authors of the past should be judged with equal eyes.
دربارهی نویسندگان گذشته باید با بیطرفی قضاوت کرد.
the equal plains of Sicily
دشتهای مسطح سیسیلی
there, the water temperature was equal to the freezing point of the sea.
در آنجا دمای آب به اندازهی نقطهی انجماد دریا بود.
all humans are equal in the sight of God.
همهی انسانها در نظر خداوند برابرند.
هماندازه، برابر، مساوی، همپایه، همرتبه، شبیه، یکسان، همانند، همگن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
work which is not equal to his status
کاری که در خور شان او نیست
she is equal to the task.
او از پس این کار برمیآید.
he felt that he was among his own equals.
او احساس میکرد که در میان همشأنهای خویش است.
she is the equal of you.
او همانند توست.
برابر شدن با، مساوی بودن، همتراز کردن
Two plus two equals four.
دو به علاوهی دو برابر است با چهار.
He can equal the best champions.
او میتواند با بهترین قهرمانان برابری کند.
No one could equal him in speed.
از نظر سرعت هیچکس نمیتوانست با او برابری کند.
گذشتهی ساده equal در زبان انگلیسی equaled است.
شکل سوم equal در زبان انگلیسی equaled است.
شکل جمع equal در زبان انگلیسی equals است.
وجه وصفی حال equal در زبان انگلیسی equaling است.
سومشخص مفرد equal در زبان انگلیسی equals است.
صفت تفضیلی equal در زبان انگلیسی more equal است.
صفت عالی equal در زبان انگلیسی most equal است.
کلمهی «equal» در زبان فارسی به معنای «برابر»، «مساوی» یا «همارزش» ترجمه میشود.
این واژه یکی از بنیادیترین مفاهیم در زبان، منطق، ریاضیات و حتی فلسفه و اخلاق است. Equal نشاندهندهی حالتی است که در آن دو یا چند چیز از نظر مقدار، اندازه، ارزش، یا اهمیت با یکدیگر تفاوتی ندارند. مفهوم برابری، در عین سادگی ظاهری، در بسیاری از حوزههای علمی و انسانی معنا و کاربردی عمیق دارد.
در ریاضیات، واژهی equal نقش محوری دارد و در بیانیههایی مانند «۲ + ۲ = ۴» دیده میشود. در اینجا، علامت مساوی (=) نماد equality یا برابری است و نشان میدهد که دو طرف معادله از نظر عددی کاملاً یکساناند. این مفهوم پایهی استدلال منطقی و محاسبات علمی است و بدون آن، هیچ نظام عددی یا ریاضی قابل تصور نیست.
در زمینهی اجتماعی و انسانی، equal به معنای برابری در حقوق و فرصتها به کار میرود. برای مثال، عبارت “equal rights” به معنای «حقوق برابر» است و اشاره به اصولی دارد که در جوامع عادلانه رعایت میشود — یعنی همهی انسانها، بدون توجه به جنسیت، نژاد، مذهب یا موقعیت اقتصادی، باید از فرصتها و حقوق یکسان برخوردار باشند. این مفهوم در فلسفهی سیاسی و اخلاقی از اهمیت ویژهای برخوردار است و پایهی بسیاری از جنبشهای عدالتخواهانه در تاریخ بوده است.
در زندگی روزمره نیز، equal میتواند توصیفکنندهی وضعیتهایی باشد که در آنها هیچکس بر دیگری برتری ندارد. برای مثال، جملهی “We should treat everyone as equals.” یعنی «باید با همه بهصورت برابر رفتار کنیم.» این نوع کاربرد بر احترام، انصاف و روح همکاری در روابط انسانی تأکید دارد.
از نظر فلسفی، equal مفهومی است که میان عدالت، حقیقت و تعادل پیوند برقرار میکند. برابری واقعی نه به معنای یکنواختی، بلکه به معنای ارزش برابر برای تفاوتها است. در جهان امروز، حفظ برابری در فرصتها و دسترسیها یکی از چالشهای اصلی جوامع پیشرفته محسوب میشود و نشان میدهد که واژهی سادهای مانند equal، حامل یکی از عمیقترین آرمانهای انسانی است — آرمانی که میان علم، اخلاق و انسانیت پیوندی ناگسستنی برقرار میسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equal