صفت تفضیلی:
more comparableصفت عالی:
most comparableقابل قیاس، قابل مقایسه، مشابه، همانند، سنجیدنی، سنجشپذیر، قیاسپذیر، مقایسهکردنی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
These two things are not comparable at all.
این دو چیز اصلاً با هم قابل مقایسه نیستند.
This hand-woven carpet is cheaper than comparable machine-made ones.
این قالی دستبافت از قالیهای مشابه ماشینی ارزانتر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «comparable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comparable