Agnate

ˈæɡneɪt ˈæɡneɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
خویشاوندی پدری، پدری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agnate

  1. adjective Connected by or as if by kinship or common origin
    Synonyms: allied, connate, kindred, related, akin, cognate, affiliated, connatural, agnatic, consanguine, consanguineous, like, affinal, paternal, conspecific
  2. noun One related on the father's side
    Synonyms: patrikin, patrilineal kin, patrisib, patrilineal sib

ارجاع به لغت agnate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agnate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agnate

لغات نزدیک agnate

پیشنهاد بهبود معانی