گذشتهی ساده:
likedشکل سوم:
likedسومشخص مفرد:
likesوجه وصفی حال:
likingشکل جمع:
likesصفت تفضیلی:
more likeصفت عالی:
most likeتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنگونه، آنجور، از آن قبیل
کاملاً متفاوت، اصلاً ناهمانند
تقریباً مثل، تا اندازهای همانند
و غیره، قس علیهذا
1- به زبان کتابی، لفظ قلم 2- با فهم کامل، بهطور واضح و آشکار
(عامیانه) خیلی، بسیار،بهشدت
کند همجنس با همجنس پرواز
like blazes (or crazy or the devil, etc.)
(عامیانه) با کمال شدت یا سرعت یا اشتیاق
پسر شبیه پدرش است، پسر به پدرش میرود (پسر کو ندارد نشان از پدر، تو بیگانه خوانش، نخوانش پسر) (تره به تخمش میره، حسنی به باباش) (پدر و پسر، لِنگهی همدیگهن)
بدترین نوع احمق، احمق پیر است، هر چه پیرتر میشه، احمقتر میشه.
(عامیانه) بیشتر طبق دلخواه
پرخوری کردن، مثل گاو غذا خوردن، اشتهای خوبی داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «like» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/like