گذشتهی ساده:
adoredشکل سوم:
adoredسومشخص مفرد:
adoresوجه وصفی حال:
adoringپرستش، ستودن، عشق ورزیدن (به)، عاشق شدن (به)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She adored her older sister.
خواهر بزرگتر خود را از ته دل دوست داشت.
People will adore this film.
مردم شیفتهی این فیلم خواهند شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adore