insurance policy, policy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید بیمهنامهی ماشینم را تمدید کنم.
I need to renew my car insurance policy.
بیمهنامه همهی خسارات وارده به ماشینم را پوشش داد.
The insurance policy covered all the damages to my car.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیمه نامه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیمه نامه