با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Revere

rɪˈvɪr rɪˈvɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    revered
  • شکل سوم:

    revered
  • سوم‌شخص مفرد:

    reveres
  • وجه وصفی حال:

    revering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive
حرمت کردن، احترام گذارندن، حرمت، احترام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a poet revered by all
- شاعری که مورد تکریم همگان است./ شاعری که همه به او احترام می‌گذارند.
- They were taught to revere their country's past glories to the point of worship.
- به آنان یاد داده بودند که افتخارات گذشته‌ی کشورشان را تا سرحد پرستش تقدیس کنند.
- Revere your parents.
- حرمت والدین خودت را نگه دار.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revere

  1. verb prize
    Synonyms: admire, adore, apotheosize, appreciate, cherish, defer to, deify, enjoy, esteem, exalt, honor, love, magnify, pay homage, prize, regard, respect, reverence, treasure, value, venerate, worship
    Antonyms: despise
  2. verb have a high opinion of
    Synonyms: admire, adore, apotheosize, appreciate, be in awe of, cherish, defer to, deify, enjoy, esteem, exalt, hold in awe, honor, look up to, love, magnify, pay homage, prize, put on pedestal, regard, respect, think highly of, treasure, value, venerate, worship
    Antonyms: despise, disregard

ارجاع به لغت revere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revere

لغات نزدیک revere

پیشنهاد بهبود معانی