فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Deify

ˈdiːəfaɪ / / ˈdeɪ- ˈdiːəfaɪ / / ˈdeɪ-

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

خدا دانستن، پرستیدن، مقام الوهیت قائل شدن(برای)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Ancient Egyptians deified Alexander and began to worship him.

مصریان باستان اسکندر را خدا انگاشتند و او را پرستش کردند.

They deify gold and silver and have forgotten God.

آنان طلا و نقره را می‌پرستند و خدا را فراموش کرده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deify

  1. verb elevate, glorify
    Synonyms:
    worship venerate adore idolize exalt extol ennoble idealize glorify elevate consecrate apotheosize enthrone immortalize
    Antonyms:
    lower dishonor degrade

ارجاع به لغت deify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deify

لغات نزدیک deify

پیشنهاد بهبود معانی