فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ennoble

ɪˈnoʊbl ɪˈnəʊbl

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

شریف گردانیدن، شرافت دادن، بلندکردن، تجلیل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Participation in the sorrows and joys of the natives was an ennobling experience for us.

شرکت در غم و شادی بومیان برای ما تجربه‌ی منزه‌کننده‌ای بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ennoble

  1. verb honor
    Synonyms:
    praise dignify exalt

ارجاع به لغت ennoble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ennoble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ennoble

لغات نزدیک ennoble

پیشنهاد بهبود معانی