آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Praise

    preɪz preɪz

    گذشته‌ی ساده:

    praised

    شکل سوم:

    praised

    سوم‌شخص مفرد:

    praises

    وجه وصفی حال:

    praising

    شکل جمع:

    praises

    معنی praise | جمله با praise

    verb - transitive verb - intransitive B2

    تمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، تعریف کردن، ستودن، شکر کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    We praise God for all the blessings which he has given us.

    خدا را به‌ خاطر همه‌ی برکاتی که به ما ارزانی داشته است، شکر می‌کنیم.

    Praise the Lord, the child is feeling better!

    الحمدلله حال بچه بهتر شده است!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Students praised his thirty-year services.

    دانشجویان خدمات سی‌ ساله‌ی او را ستودند.

    The teacher praised him.

    معلم به او آفرین گفت.

    noun countable

    ستایش، نیایش، تحسین، پرستش، تمجید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    a hymn of praise

    سرود نیایش

    His book is worthy of praise.

    کتاب او در خور ستایش است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد praise

    1. noun congratulations; adoration
      Synonyms:
      approval acclaim applause admiration worship regard esteem tribute homage devotion thanks celebration compliment recommendation recognition cheer ovation kudos laudation commendation glorification exaltation acclamation citation good word big hand boost bravo cheering cry encomium eulogy extolment flattery glory hurrah obeisance panegyric pat on the back plaudit puff rave sycophancy
      Antonyms:
      criticism condemnation censure blame
    1. verb congratulate; adore
      Synonyms:
      admire applaud celebrate honor recommend approve appreciate endorse compliment extol glorify laud acclaim boost cite hail promote reverence worship bless clap commend dignify elevate exalt flatter sing the praises tout advocate aggrandize build up cheer cry up ennoble give thanks pay tribute root smile on adulate bow down cajole make much of pay homage proclaim puff rave over resound sanction stroke panegyrize
      Antonyms:
      blame condemn denounce censure reproach accuse

    Idioms

    praise be (to god)

    خدا را شکر

    sing someone's praises

    کسی را بسیار ستودن

    speak in praise of someone (or something)

    زبان به تحسین کسی (یا چیزی) گشودن

    سوال‌های رایج praise

    گذشته‌ی ساده praise چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده praise در زبان انگلیسی praised است.

    شکل سوم praise چی میشه؟

    شکل سوم praise در زبان انگلیسی praised است.

    شکل جمع praise چی میشه؟

    شکل جمع praise در زبان انگلیسی praises است.

    وجه وصفی حال praise چی میشه؟

    وجه وصفی حال praise در زبان انگلیسی praising است.

    سوم‌شخص مفرد praise چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد praise در زبان انگلیسی praises است.

    ارجاع به لغت praise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «praise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/praise

    لغات نزدیک praise

    • - prairie schooner
    • - prairie soil
    • - praise
    • - praise be (to god)
    • - praiser
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.