گذشتهی ساده:
praisedشکل سوم:
praisedسومشخص مفرد:
praisesوجه وصفی حال:
praisingشکل جمع:
praisesتمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، تعریف کردن، ستودن، شکر کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
We praise God for all the blessings which he has given us.
خدا را به خاطر همهی برکاتی که به ما ارزانی داشته است، شکر میکنیم.
Praise the Lord, the child is feeling better!
الحمدلله حال بچه بهتر شده است!
Students praised his thirty-year services.
دانشجویان خدمات سی سالهی او را ستودند.
The teacher praised him.
معلم به او آفرین گفت.
ستایش، نیایش، تحسین، پرستش، تمجید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a hymn of praise
سرود نیایش
His book is worthy of praise.
کتاب او در خور ستایش است.
خدا را شکر
کسی را بسیار ستودن
speak in praise of someone (or something)
زبان به تحسین کسی (یا چیزی) گشودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «praise» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/praise