زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Toe Ring

شکل جمع:

toe rings

معنی toe ring | جمله با toe ring

noun countable

انگشتر پا، حلقه‌ی پا، حلقه‌ی انگشت پا، انگشتر انگشت پا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She bought a silver toe ring during her trip to India.

او در سفرش به هند یک حلقه‌ی پای نقره‌ای خرید.

Toe rings come in different sizes and styles, from simple to ornate.

انگشترهای پا در اندازه‌ها و سبک‌های مختلف، از ساده تا تزئینی، عرضه می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toe ring

  1. noun a small ring worn around one of the toes, usually as a fashion accessory or for cultural reasons

ارجاع به لغت toe ring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toe ring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toe-ring

لغات نزدیک toe ring

پیشنهاد بهبود معانی