در انگلیسی بریتانیایی میتوان بهجای mill around از mill about استفاده کرد.
(بیهدف) پرسه زدن، پلکیدن، ول گشتن، اینور و آنور رفتن، چرخیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Tourists were milling around the museum, waiting for the guide.
گردشگران اطراف موزه میپلکیدند و منتظر راهنما بودند.
People were milling around the entrance, waiting for the store to open.
مردم جلوی ورودی پرسه میزدند و منتظر باز شدن فروشگاه بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mill around» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mill-around