همچنین میتوان از mill around بهجای mill about استفاده کرد.
انگلیسی بریتانیایی (بیهدف) پرسه زدن، پلکیدن، ول گشتن، اینور و آنور رفتن، چرخیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We milled about the shopping center for an hour.
حدود یک ساعت در مرکز خرید ول گشتیم.
The guests milled about the lobby before the ceremony began.
مهمانها قبلاز شروع مراسم در لابی پرسه میزدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mill about» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mill-about