گذشتهی ساده:
scissoredشکل سوم:
scissoredسومشخص مفرد:
scissorsوجه وصفی حال:
scissoringقیچیمانند، قیچیگونه، قیچیشکل
The tool’s scissor mechanism makes cutting thick materials easier.
مکانیزم قیچیمانند این ابزار، برش مواد ضخیم را آسانتر میکند.
A scissor lift uses two sets of crossed supports to raise the platform.
بالابر قیچیشکل از دو مجموعه پایهی متقاطع استفاده میکند تا سکو بالا برود.
قیچی کردن، با قیچی بریدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher asked the students to scissor out the shapes from the worksheet.
معلم از دانشآموزان خواست شکلها را از روی برگه با قیچی ببرند.
He scissored the tags off his new shirt before wearing it.
قبلاز پوشیدن پیراهن جدیدش، برچسبها را قیچی کرد.
حرکت ضربدری داشتن، بهصورت ضربدری حرکت کردن
The dancers’ arms scissored rhythmically during the performance.
دستهای رقصندهها درطول اجرا بهصورت ریتمیک و ضربدری حرکت میکردند.
As the bridge expanded, the metal beams would scissor into new configurations.
با گسترش پل، تیرهای فلزی بهصورت ضربدری در آرایشهای جدید قرار میگرفتند.
گذشتهی ساده scissor در زبان انگلیسی scissored است.
شکل سوم scissor در زبان انگلیسی scissored است.
شکل جمع scissor در زبان انگلیسی scissors است.
وجه وصفی حال scissor در زبان انگلیسی scissoring است.
سومشخص مفرد scissor در زبان انگلیسی scissors است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scissor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scissor