با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Scissors

ˈsɪzərz ˈsɪzəz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun plural A2
    قیچی، مقراض، چیز برنده، قطع‌کننده
    • - Do you have a pair of scissors?
    • - قیچی دارید؟
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد scissors

  1. noun A wrestling hold in which you wrap your legs around the opponents body or head and put your feet together and squeeze
    Synonyms: shears, pair of scissors, clippers, pair of shears, scissors hold, scissor hold, cutting instrument, scissor grip, trimmer, scissors grip

ارجاع به لغت scissors

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scissors» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scissors

لغات نزدیک scissors

پیشنهاد بهبود معانی