آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳ آبان ۱۴۰۴

    Bowing

    ˈboʊɪŋ ˈbəʊɪŋ

    شکل جمع:

    bowings

    معنی bowing | جمله با bowing

    noun countable uncountable

    موسیقی کمان‌نوازی، نواختن با آرشه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Different bowing styles can produce very distinct sounds on a cello.

    سبک‌های مختلف کمان‌نوازی می‌توانند صداهای بسیار متفاوتی روی ویولنسل ایجاد کنند.

    The teacher demonstrated proper bowing technique for beginners.

    معلم تکنیک نواختن صحیح با آرشه را برای مبتدیان نشان داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bowing

    1. verb yield to another's wish or opinion
      Synonyms:
      yielding submitting acceding deferring
    1. verb submit, concede
      Synonyms:
      submitting conceding yielding obeying deferring bending inclining stooping succumbing acquiescing ducking folding surrendering genuflecting dipping curving arching arcing crossing tying knotting turning stemming fiddling saluting crushing inflicting prostrating buckling abasing crooking overwhelming
      Antonyms:
      fighting defending overpowering
    1. verb bend one's back forward from the waist on down
      Synonyms:
      bending stooping ducking bobbing inclining dropping crouching rounding curving angling dipping arching turning arcing kowtowing cowering kneeling crooking genuflecting
      Antonyms:
      rising towering
    1. verb to incline the body
      Synonyms:
      bending arching hunching humping stooping scrunching
    1. verb to yield in defeat or out of courtesy; submit.
      Synonyms:
      yielding
    1. noun bending the head or body or knee as a sign of reverence or submission or shame or greeting
      Synonyms:
      bow obeisance
    1. adjective showing an excessively deferential manner
      Synonyms:
      bowed

    سوال‌های رایج bowing

    شکل جمع bowing چی میشه؟

    شکل جمع bowing در زبان انگلیسی bowings است.

    ارجاع به لغت bowing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bowing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bowing

    لغات نزدیک bowing

    • - bowhunting
    • - bowie knife
    • - bowing
    • - bowknot
    • - bowl
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.